رطیلالغتنامه دهخدارطیلا. [ رُ طَ ] (اِخ ) نام جایگاهی است . (معجم البلدان ) (نشریه ٔ دانشکده ٔ ادبیات تبریز سال اول شماره ٔ 5) (منتهی الارب ).
رطیلالغتنامه دهخدارطیلا. [ رُ طَ ] (ع اِ) به معنی عنکبوت زهردار که به فارسی خایه گیر نیز گویند. تصحیف رتیلاء است . (نشریه ٔ دانشکده ٔ ادبیات تبریز سال اول شماره ٔ 5). محرف رتیلا است . (فرهنگ فارسی معین ) (از اقرب الموارد). رجوع به رتیلا و رتیل و رطیل شود.
رتیلالغتنامه دهخدارتیلا. [ رُ ت َ / ت ِ ] (از ع ، اِ) رتیل . رتیلاء. لغتی است در رتیلاء. (منتهی الارب ). جانورکی زهردار که بفارسی دلمه گویند. (از ناظم الاطباء). حیوانیست مانندعنکبوت اما شکم وی بزرگ بود و رنگ او زرد بود و در نواحی یزد بسیار بود، و او را خایه گی
رتیلاءلغتنامه دهخدارتیلاء. [ رُ ت َ ] (ع اِ) رتیلا. از حشرات است و معروف ترین اقسام آن شبیه مگس است که در اطراف چراغ پرواز میکند وهمه ٔ انواع آن از رسته ٔ عنکبوت است . (از اقرب الموارد). و رجوع به رتیلا شود. رتیلا. جانورکی زهردار که بفارسی دلمه گویند. (ناظم الاطباء). جانورکیست زهردار بفارسی آنر
حرکت پرتوپلاسمیلغتنامه دهخداحرکت پرتوپلاسمی . [ ح َ رَ ک َ ت ِ پْرُ / پ ُ رُ ت ُ پ ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) رجوع به گیاه شناسی ثابتی ص 83 شود.