پردازشلغتنامه دهخداپردازش . [ پ َ زِ ] (اِمص ) توجه . اشتغال : به سه روز شاه جهان را ز رزم نبد ایچ پردازش خواب و بزم . فردوسی .ولی این کلمه بیش از یکجای نیامده و ظاهراً تصحیفی است و شاید اصلاً در این بیت پرواش از... بوده است .
پردازشفرهنگ فارسی معین(پَ زِ) (اِمص .) 1 - به کاری دست زدن ، آهنگ کاری کردن . 2 - انجام دادن مجموعه ای از عملیات مختلف روی اطلاعات و داده ها در کامپیوتر.
پردازش تصویرimage processingواژههای مصوب فرهنگستانمجموع عملیاتی که میتوان بر روی عکس یا تصویر انجام داد
پردازش شنیداری مرکزیcentral auditory processing, CAPواژههای مصوب فرهنگستانپردازش اطلاعات شنیداری به وسیلة دستگاه عصبی مرکزی نیز: پردازش شنیداری auditory processing
اختلال پردازش شنیداریauditory processing disorder, APD, central auditory processing disorder, CAPDواژههای مصوب فرهنگستاناختلال دستگاه عصبی شنیداری پردازش و استفاده از نشانکهای شنیداری
پردازشلغتنامه دهخداپردازش . [ پ َ زِ ] (اِمص ) توجه . اشتغال : به سه روز شاه جهان را ز رزم نبد ایچ پردازش خواب و بزم . فردوسی .ولی این کلمه بیش از یکجای نیامده و ظاهراً تصحیفی است و شاید اصلاً در این بیت پرواش از... بوده است .
پردازشفرهنگ فارسی معین(پَ زِ) (اِمص .) 1 - به کاری دست زدن ، آهنگ کاری کردن . 2 - انجام دادن مجموعه ای از عملیات مختلف روی اطلاعات و داده ها در کامپیوتر.
پردازشلغتنامه دهخداپردازش . [ پ َ زِ ] (اِمص ) توجه . اشتغال : به سه روز شاه جهان را ز رزم نبد ایچ پردازش خواب و بزم . فردوسی .ولی این کلمه بیش از یکجای نیامده و ظاهراً تصحیفی است و شاید اصلاً در این بیت پرواش از... بوده است .
پردازشفرهنگ فارسی معین(پَ زِ) (اِمص .) 1 - به کاری دست زدن ، آهنگ کاری کردن . 2 - انجام دادن مجموعه ای از عملیات مختلف روی اطلاعات و داده ها در کامپیوتر.