شیشهای شدنvitrificationواژههای مصوب فرهنگستانپیدایش حالتی که در آن اتمها یا مولکولها نظم پردامنه نداشته باشند
اِحْتِجاجاتٌ واسِعَة النَّطاقدیکشنری عربی به فارسیاعتراضات پردامنه , موج اعتراضات , اعتراضات گسترده (فراگير)
شیشهایvitreousواژههای مصوب فرهنگستانویژگی جامدی که در آن اتمها یا مولکولها فاقد نظم پردامنه باشند
پیامد زیستمحیطیenvironmental impactواژههای مصوب فرهنگستاناثرات ناشی از برنامههای ساختوساز پردامنه و زهکشی باتلاقها و مانند آن بر محیط زیست