خلاش گنبدیraised bogواژههای مصوب فرهنگستاننوعی خلاش با سطح مقطع کمعمق گنبدیشکل بهطوریکه سطح خلاش، دستکم در مرکز، از سطح معمولی آب زیرزمینی بالاتر باشد
ماسهکندگیraised sandواژههای مصوب فرهنگستانبرجستگیهای حجیم و نامنظم با ظاهر شکسته در سطح پایینی قطعۀ ریختگی که عموماً به دلیل انبساط ماسه یا کوبش ناکافی آن به وجود میآید
خیز ماهیچهraised core, mold element cutoffواژههای مصوب فرهنگستانبرجستگی حجیم و بیقاعدهای که ممکن است قسمت تحتانی قطعه را بهصورت جام بپوشاند و نشاندهندۀ آن است که قسمتی از ماهیچه از جای خود جدا شده است
پَرگَنۀ ریشهایrhizoid colonyواژههای مصوب فرهنگستانپَرگَنهای که رشتههای ضخیم و معدود ریشهمانند آن به طرف بیرون رشد میکنند
پرسیدنیلغتنامه دهخداپرسیدنی . [ پ ُ دَ ] (ص لیاقت ) که در خور یا محتاج پرسیدن است . درخور پرسیدن . محتاج پرسیدن . لایق سؤال . محتاج سؤال . || نوعی پرسیدن : بپریسد ناکام پرسیدنی نگه کردنی پست و گردیدنی .فردوسی .
پرسیدهلغتنامه دهخداپرسیده . [ پ ِ دِ ] (اِخ ) نامیست که جغرافیّون قدیم یونان به پارس میداده اند. (قاموس الاعلام ج 2 ص 1497).
پرسیدنیلغتنامه دهخداپرسیدنی . [ پ ُ دَ ] (ص لیاقت ) که در خور یا محتاج پرسیدن است . درخور پرسیدن . محتاج پرسیدن . لایق سؤال . محتاج سؤال . || نوعی پرسیدن : بپریسد ناکام پرسیدنی نگه کردنی پست و گردیدنی .فردوسی .
پرسیدهلغتنامه دهخداپرسیده . [ پ ِ دِ ] (اِخ ) نامیست که جغرافیّون قدیم یونان به پارس میداده اند. (قاموس الاعلام ج 2 ص 1497).