پروتئین حبهایdomain proteinواژههای مصوب فرهنگستانهر پروتئینی که از یک یا چند حبۀ متمایز تشکیل شده است
پروتئینفرهنگ فارسی عمیدترکیبات نیتروژنداری که در بافتهای حیوانی و نباتی یافت میشود و برای رشد و ترمیم بافتهای بدن ضرورت دارند.
پروتئینفرهنگ فارسی معین(پُ رُ تِ) [ فر. ] (اِ.) نوعی ترکیب آلی پیچیدة موجود در بافت های گیاهی و جانوری که برای رشد و ترمیم بافت ها لازم است .
پروتئینفرهنگ فارسی عمیدترکیبات نیتروژنداری که در بافتهای حیوانی و نباتی یافت میشود و برای رشد و ترمیم بافتهای بدن ضرورت دارند.
پروتئینفرهنگ فارسی معین(پُ رُ تِ) [ فر. ] (اِ.) نوعی ترکیب آلی پیچیدة موجود در بافت های گیاهی و جانوری که برای رشد و ترمیم بافت ها لازم است .
پروتئینفرهنگ فارسی عمیدترکیبات نیتروژنداری که در بافتهای حیوانی و نباتی یافت میشود و برای رشد و ترمیم بافتهای بدن ضرورت دارند.
انگشتنگاری پروتئینprotein fingerprintingواژههای مصوب فرهنگستانروشی برای شناسایی و توصیف یک پروتئین با کمک تقسیم پروتئینکافتی جزئی که الگوی قطعات پپتیدی خاصِ آن پروتئین را ارائه میکند متـ . انگشتنگاری پپتید peptide fingerprinting
بُنمایۀ پروتئینprotein motifواژههای مصوب فرهنگستانبُنمایههای ساختار که معمولاً تعداد عنصرشان کم است