پسگوشتmechanically recovered meatواژههای مصوب فرهنگستانگوشتی که با دستگاه از استخوان بازیابی شده باشد
گوشت پزلغتنامه دهخداگوشت پز. [ پ َ ] (نف مرکب ) پزنده ٔ گوشت . آنکه طبخ گوشت کند. طاهی . (منتهی الارب ).
سگ در پوست داشتنلغتنامه دهخداسگ در پوست داشتن . [ س َ دَ ت َ ] (مص مرکب ) کنایه از موذی و بدنفس بودن . (آنندراج ).
گوشت هنجلغتنامه دهخداگوشت هنج . [ هََ ] (اِ مرکب ) گوشت هنگ . قلابی که بدان گوشت از دیگ بیرون آورند. (رشیدی ). گوشت آهنگ . گوشت آهنج .گوشت ربا. || غلیواج . (رشیدی ). گوشت ربا.
گوشت برلغتنامه دهخداگوشت بر. [ ب َ ] (ص مرکب ) پوشیده شده از گوشت . از گوشت نو. || پر از گوشت . تنومند. (استینگاس ).