پشتکارفرهنگ فارسی عمید۱. سعی و کوشش در کار.۲. قوۀ انجام دادن و به پایان رساندن کاری.۳. استقامت و پایداری در پیشبردن امری.
پشتکاردیکشنری فارسی به انگلیسیapplication, diligence, drive, enterprise, industriousness, industry, perseverance, persistence
پشتکارفرهنگ فارسی عمید۱. سعی و کوشش در کار.۲. قوۀ انجام دادن و به پایان رساندن کاری.۳. استقامت و پایداری در پیشبردن امری.
پشتکاردیکشنری فارسی به انگلیسیapplication, diligence, drive, enterprise, industriousness, industry, perseverance, persistence