خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پشت پا زدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
پِشت
لهجه و گویش بختیاری
pešt پیشت، صوتى براى دور کردن گربه.
-
پُشْتَ
لهجه و گویش گنابادی
poshta در گویش گنابادی یعنی خاک هایی که روی هم انبار شده اند ، چیزهایی که روی هم انبار شده اند.
-
پُشت
لهجه و گویش گنابادی
posht در گویش گنابادی یعنی یار ، یاور ، پشتیبان ، عقب
-
پشت در پشت
لهجه و گویش مازنی
pesht dar pesht ۱به صورت متوالی ۲نسل در نسل
-
پشت هم ،پشت سر هم
لهجه و گویش تهرانی
پیاپی
-
پشت گردن
لهجه و گویش مازنی
peshte gerdan
-
قرقره پشت
لهجه و گویش مازنی
ghar ghare pesht
-
لوشه پشت
لهجه و گویش مازنی
looshe pesht
-
بن پشت
لهجه و گویش مازنی
banne pesht مرتعی در منطقه ی میخ ساز نوشهر
-
به پشت
لهجه و گویش مازنی
be pesht از مراتع لنگای عباس آباد
-
بنه پشت
لهجه و گویش مازنی
bene pesht زیر و زبر بالا و پایین – زیر و رو
-
تنک پشت
لهجه و گویش مازنی
tanek pesht هر چیز تنک با فاصله محصول غیرمتراکم
-
خله پشت
لهجه و گویش مازنی
Khele pesht هالو
-
سزدار پشت
لهجه و گویش مازنی
soz daar pasht مزرعه ای در بالا جاده ی کردکوی و در پشت کوه سزدار
-
کم پشت
لهجه و گویش مازنی
kam pesht تنک پراکنده