خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پشت پا زدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
back cut/ backcut
پشتبُری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] آخرین برش در جهت مخالف مسیر افتادن درخت و کمی بالاتر از خط زیربُری
-
buttressed
پشتبنددار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی عمران] دارای پشتبند
-
dorsum of hand, dorsum manus
پشت دست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم تشریحی] ناحیهای در سطح پسین دست بین مچ و انگشتان
-
back stage, wings
پشت صحنه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون، هنرهای نمایشی] 1. محوطهای در پشت فضای نمایشی شامل اتاقهای رختکن و چهرهپردازی و انبارها که از چشم تماشاگر پنهان است 2. محوطهای در خارج از دید دوربین
-
behind the scenes
پشتِصحنه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] رویدادهایی که خارج از دید دوربین اتفاق میافتند یا اگر در روند تولید و در داخل دید دوربین رخ میدهند در فیلم نهایی گنجانده نمیشود
-
back of bow
پشت کمان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] ← پشت
-
backing strip
تسمۀ پشتبند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جوشکاری و آزمایشهای غیرمخرب، مهندسی مواد و متالورژی] پشتبندی به شکل تسمه یا نوار فلزی کربنی یا سرامیکی که پس از جوشکاری از کار جدا میشود یا همانجا باقی میماند
-
back reef
پشت آبسنگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی] منطقهای بین آبسنگ و کرانۀ مجاور آن
-
backing 2
پشتبند 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جوشکاری و آزمایشهای غیرمخرب، مهندسی مواد و متالورژی] مادهای که پشت اتصال جوش میگذارند تا سطحی برای نشاندن اولین گذر ایجاد شود
-
buttress 1
پشتبند 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی عمران] عضوی از سازه که برای تأمین یا افزایش پایداری جانبی دیوار یا سد به کار رود
-
helm port transom
پشتبند درگاه سکان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] الوار یا قطعهای فلزی برای تقویت درگاه سکان
-
brake shoe back
پشتبند کفشک ترمز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] پشتبندی فولادی برای استحکام کفشک چدنی ترمز
-
distomolar, retromolar
اضافی پشتآسیا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] دندان اضافی کوچکی که پُشت آسیای سوم در دندانگان دائمی میروید متـ . آسیای چهارم fourth molar
-
backing ring
حلقۀ پشتبند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جوشکاری و آزمایشهای غیرمخرب، مهندسی مواد و متالورژی] پشتبندی به شکل حلقه که عموماً در جوشکاری لولهها به کار میرود
-
behind-the-ear hearing aid, BTE hearing aid, over-the-ear hearing aid, OTE hearing aid, postauricular hearing aid
سمعک پشتگوشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شنواییشناسی] سمعکی که در پشت و بالای لالۀ گوش قرار میگیرد و معمولاً با قالب به مجرای گوش جفت میشود