خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پشت پا زدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
پشت واره
واژهنامه آزاد
باری به مقداری که بر پشت توان گذاشت و برد؛ یک "کوله بار"
-
پشت گرد
واژهنامه آزاد
میله کوچکی که در بالا یا پشت گُرد دست بافته های داری قرار می گیرد و وظیفه ی جلو و عقب بردن نخهای چله را برای تعویض نخ زیر و رو به عهده دارد.
-
بنه پشت
واژهنامه آزاد
نام روستایی از توابع شهرستان بافت در استان کرمان.
-
پشت سر نهاده
واژهنامه آزاد
گذرانده
-
پیشت و پشت
واژهنامه آزاد
غذای اندک مابین غذاهای اصلی