لشتولغتنامه دهخدالشتو. [ ل َ ] (اِخ ) دهی از دهستان گلیجان شهرستان تنکابن ، واقع در 15 هزارگزی جنوب باختری تنکابن و سه هزارگزی جنوب راه شوسه ٔتنکابن به رامسر. جلگه ، معتدل ، مرطوب و مالاریائی . دارای 154 تن سکنه شیعه . گیلکی
گَنداییsepsisواژههای مصوب فرهنگستانوجود ریزاندامگانهای چرکزاد یا بیماریزا یا زهرابههای آنها در خون یا سایر بافتها متـ . پلشتی
نیرواناواژهنامه آزادآخرین مرحله رشد و کمال در آئین بودا، در این مرحله انسان از تمام پلشتی های جسمانی رهایی یافته و به کمال می رسد. انسان کامل
پلشت بریفرهنگ فارسی عمید۱. زدودن و دور کردن پلشتی؛ برطرف ساختن پلیدی.۲. (پزشکی) متوقف کردن رشد میکروبها یا نابود ساختن آنها بهوسیلۀ مواد پلشتبر؛ ضدعفونی کردن.
ناپلشتیasepsisواژههای مصوب فرهنگستانوضعیتی که در آن ریزاندامگانهای بالقوه مضر در بافت یا ماده یا محیط وجود ندارد