لوورلغتنامه دهخدالوور. [ لووْرْ ] (اِخ ) (موزه ٔ...) موزه ٔ معروفی به پاریس و آن از حیث احتواء بر آثار ایران قدیم برتر از دیگر موزه هاست .
لاورلغتنامه دهخدالاور. [ وَ ] (اِخ ) قریه ای است پنج فرسنگی میانه ٔ جنوب و مغرب کاکی . (فارسنامه ٔ ناصری ).
لاورلغتنامه دهخدالاور. [ وَ ] (اِخ ) قریه ای است دو فرسنگ بیشتر در جانب جنوب فین . (فارسنامه ٔ ناصری ).
لاورلغتنامه دهخدالاور. [ وَ ] (اِخ ) نام جزیره ای از جزائر خلیج فارس از آن ایران به روزگار حمداﷲ مستوفی . (نزهةالقلوب ص 234). این کلمه در جای دیگر دیده نشد. وشاید مصحف لارک باشد. رجوع به لارک (جزیره ...) شود.