لغتنامه دهخدا
زبل الانسان . [ زِ لُل ْ اِ ] (ع اِ مرکب ) چون خشک کنند و با شراب و عسل بیاشامند سودمند بود جهت تبهای دائر و گزیدگی جانوران و داروهای کشنده ، و یرقان را نافع بود و قطع اسهال بکند و چون سحق کنند و بر موضع عقبه پاشند، زابل کند. (اختیارات بدیعی ذیل زبل الاطفال ). در دائرة المعار