پوستهزدایی شعلهایflame descalingواژههای مصوب فرهنگستانزدودن پوستههای اکسیدی به روش حرارتدهی که در آن اختلاف ضریب انبساط حرارتی موجب از میان رفتن پوستهها میشود
پوسته پوسته شدنلغتنامه دهخداپوسته پوسته شدن . [ ت َ ت َ / ت ِ ت ِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) صورت پوستکها گرفتن . به ورقه های نازک مبدل شدن .
تمیزکاری شعلهایflame cleaningواژههای مصوب فرهنگستانروشی در آمادهسازی سطوح فلزات برای عملیات بعدی که در آن از شعله برای پوستهزدایی و رفع آلودگیها استفاده میشود
جِرمزداییdescalingواژههای مصوب فرهنگستانزدودن مکانیکی یا شیمیایی جِرم یا زنگ و لایههای اکسیدی که در دمای بالا بر روی فلزات پدید آمدهاند متـ . پوستهزدایی
جِرمزدایی با حمام نمکsalt bath descalingواژههای مصوب فرهنگستانتمیزکاری جِرم یا پوستههای اُکسیدی ازطریق فرایندهای اُکسایش یا برقکاف یا کاهش نمک رسوبکرده متـ . پوستهزدایی با حمام نمک
بازدارندۀ اسیدیacid inhibitorواژههای مصوب فرهنگستاننوعی بازدارندۀ خوردگی غالباً از جنس مواد آلی حاوی نیتروژن و گوگرد و دارای بار قطبی که جذب سطح فلز میشود و از حملۀ اسید به سطح عریان فلز در هنگام پوستهزدایی محافظت میکند
پوستهزدایی شعلهایflame descalingواژههای مصوب فرهنگستانزدودن پوستههای اکسیدی به روش حرارتدهی که در آن اختلاف ضریب انبساط حرارتی موجب از میان رفتن پوستهها میشود