پومارلغتنامه دهخداپومار. [ پ ُ ] (اِخ ) نام کمونی از کت در واقع در اُستان بُن بفرانسه . دارای 907 تن سکنه و شرابهای ارغوانی مشهور.
مطایبات زنانهwomen’s humourواژههای مصوب فرهنگستانشکلی از بذلهگویی و شوخی که بر پیوند و همبستگی اجتماعی و مقاومت و توانمندسازی زنان تأکید دارد و نابرابری اجتماعی و سیاسی را مورد توجه قرار میدهد متـ . مزاحهای زنانه
گومارلغتنامه دهخداگومار. (اِخ ) کشیش پروتستانی است که از سال 1563 تا 1614 م . زندگانی میکرد و یکی ازرهبران سرسخت کالیونیسم و مخالف آرمینیوس بوده است .و پیروان عقاید وی را «گوماریست » نامیده بوده اند.
ومورلغتنامه دهخداومور. [ ] (اِ) مئات الوف الوف الوف در مراتب شانزده گانه ٔ عدد نزد فیثاغوریین . (رسائل اخوان الصفاء).
پومارهلغتنامه دهخداپوماره . [ پ ُ رِ ] (اِخ ) نام سلسله ای که در تائیتی پس از سال 1793 م . سلطنت کرده است .
پومارهلغتنامه دهخداپوماره . [ پ ُ رِ ] (اِخ ) نام سلسله ای که در تائیتی پس از سال 1793 م . سلطنت کرده است .