رسدیلغتنامه دهخدارسدی . [ رَ س َ ] (ص نسبی ) منسوب به رسد. رجوع به رسد شود. || (اِ) دانه و حبه . (ناظم الاطباء). || نیمه ٔ مساوی و نصف . (ناظم الاطباء).
رسیدگیلغتنامه دهخدارسیدگی . [ رَ / رِ دَ / دِ ] (حامص ) چگونگی رسیده . || درآمدن به حالت نضج و پختگی و بلوغ و کمال . (ناظم الاطباء). نضج . پختگی . چگونگی و حالت پختن میوه . مقابل کالی . مقابل نارسی . مقابل نارسیدگی . (یادداشت م
رشیدیلغتنامه دهخدارشیدی . [ رَ ] (اِخ ) یا رشیدالدین وطواط. رجوع به رشیدالدین وطواط و قاموس الاعلام ترکی ج 3 شود.
رشیدیلغتنامه دهخدارشیدی . [ رَ ] (اِخ ) حسین بن سلیمان . او راست : بلوغ المراد بفتح الجواد بشرح منظومة ابن العماد فی المعفوات و آن حاشیه ای است بر کتاب فتح الجواد. (از معجم المطبوعات مصر).
رشیدیلغتنامه دهخدارشیدی . [ رَ ] (اِخ ) یا رشیدی اصفهانی ، محمد رشید. از گویندگان عصر شاه طهماسب صفوی بود. بیت زیر از اوست :شود از دیگران در خشم و بر من دامن افشاندغباری در دل از هر کس که دارد بر من افشاند. (از قاموس الاعلام ترکی ج 3</sp