پُرکنندهfiller 1واژههای مصوب فرهنگستانهریک از موادی که برای افزایش حجم دارو به کار میرود متـ . مادۀ حجمافزا 1، حجمافزا bulking agent
پُرکنندۀ پایpie fillingواژههای مصوب فرهنگستانمواد آمادهشدۀ شیرین یا شور، مانند میوه و گوشت و سبزی و ادویه که در داخل پای میگذارند
پُرکنندۀ کانیاییmineral fillerواژههای مصوب فرهنگستانکانی یا سنگ بسیار دانهریزی که فضای خالی بین اجزای یک محصول ساختهشده را پُر میکند
پیوندینۀ پُرکنندهfiller graftواژههای مصوب فرهنگستانپیوندینهای از بافت چربی یا قطعۀ استخوان یا غضروف خشکشده که برای پر کردن حفرهها و فضاهای خالی ناشی از جراحتها به کار میرود
پُرکنندۀ پایpie fillingواژههای مصوب فرهنگستانمواد آمادهشدۀ شیرین یا شور، مانند میوه و گوشت و سبزی و ادویه که در داخل پای میگذارند
پُرکنندۀ کانیاییmineral fillerواژههای مصوب فرهنگستانکانی یا سنگ بسیار دانهریزی که فضای خالی بین اجزای یک محصول ساختهشده را پُر میکند
پیوندینۀ پُرکنندهfiller graftواژههای مصوب فرهنگستانپیوندینهای از بافت چربی یا قطعۀ استخوان یا غضروف خشکشده که برای پر کردن حفرهها و فضاهای خالی ناشی از جراحتها به کار میرود
چربمایۀ پُرکنندهfiller fat shorteningواژههای مصوب فرهنگستاننوعی چربمایه با چربی جامد فراوان که در دمای اتاق جامد است، ولی در دهان بهآسانی ذوب میشود
پیوندینۀ پُرکنندهfiller graftواژههای مصوب فرهنگستانپیوندینهای از بافت چربی یا قطعۀ استخوان یا غضروف خشکشده که برای پر کردن حفرهها و فضاهای خالی ناشی از جراحتها به کار میرود
چربمایۀ پُرکنندهfiller fat shorteningواژههای مصوب فرهنگستاننوعی چربمایه با چربی جامد فراوان که در دمای اتاق جامد است، ولی در دهان بهآسانی ذوب میشود
مصالح پُرکنندهadded fillerواژههای مصوب فرهنگستانمواد معدنی مناسب برای استفاده در آسفالت، شامل سیمان و پرخاکستر و قلوهسنگ و خاکسنگ، که به مخلوط آسفالت و مصالح دانهای اضافه میشود