وحشیلغتنامه دهخداوحشی . [ وَ ] (اِخ ) ابن حرب . یکی از صحابیان است که در جاهلیت حمزه سیدالشهداء عموی پیغمبر را کشت و در اسلام مسیلمه ٔ کذاب را. (منتهی الارب ). رجوع به حمزه در همین لغت نامه و رجوع به تاریخ کامل ابن اثیر و منتهی الاَّمال شود.
وحشيدیکشنری عربی به فارسیجانور خوي , حيوان صفت , وحشي , بي رحم , شهواني , سبع , رام نشده , غير اهلي , وحشي شدن , وحشي کردن
وحشیلغتنامه دهخداوحشی . [ وَ شی ی ] (ع ص ) واحد وحش . یک جانور دشتی . (منتهی الارب ) (السامی ) (ناظم الاطباء). جانور صحرایی رمنده از مردم . (غیاث اللغات ) (آنندراج ) : ببخش ای پسر کآدمیزاده صیدبه احسان توان کرد و وحشی به قید. سعدی .<br
دادههای پژوهشیresearch dataواژههای مصوب فرهنگستاندادههایی که برای اثبات و ارائه و اعتبارسنجی یافتههای پژوهشی لازم است
پرندۀ پژوهشیresearch vehicleواژههای مصوب فرهنگستانهواگَرد یا فضاپیمای سرنشیندار یا بیسرنشینی که هدف از ساخت آن یافتن پاسخ برای پرسشهای علمی در حوزۀ هوانوردی است
تجاریسازی فنّاوریtechnology commercializationواژههای مصوب فرهنگستانانتقال فنّاوری از آزمایشگاه پژوهشی به بازار
آرشیو شنیداریsound archivesواژههای مصوب فرهنگستانمجموعهای ماندگار از آثار شنیداری که برای مقاصد پژوهشی نگهداری میشود
زنان گمنامhidden womenواژههای مصوب فرهنگستانزنانی که زندگی و نیز کار و مبارزۀ آنها در آثار تاریخی و پژوهشی نیامده است
پژوهش محض پایهpure basic researchواژههای مصوب فرهنگستانپژوهشی صرفاً با هدف اکتساب دانش جدید بدون آنکه کاربرد یا استفادة خاصی از آن مورد نظر باشد
دادههای پژوهشیresearch dataواژههای مصوب فرهنگستاندادههایی که برای اثبات و ارائه و اعتبارسنجی یافتههای پژوهشی لازم است
پرندۀ پژوهشیresearch vehicleواژههای مصوب فرهنگستانهواگَرد یا فضاپیمای سرنشیندار یا بیسرنشینی که هدف از ساخت آن یافتن پاسخ برای پرسشهای علمی در حوزۀ هوانوردی است