پیادهگَردیhikingواژههای مصوب فرهنگستاننوعی پیادهرَوی به قصد گردش و لذت بردن از مناظر در مسیرهای روستایی یا مناطق کوهستانی
پیادهگَردی پیوستهthru-hiking, end-to-end hikingواژههای مصوب فرهنگستانپیادهگردی از ابتدای مسیری طولانی تا انتهای آن
پیادهگَردی ناپیوستهsection hikingواژههای مصوب فرهنگستانپیادهگردی در قسمتهای مختلفی از یک مسیر کامل که پشتسرهم و پیوسته نیست
پیاده ـ سوارpark and rideواژههای مصوب فرهنگستانتوقفگاه بزرگ و پایانهای که افراد میتوانند خودروِ خود را در آنجا متوقف کنند و با وسیلۀ نقلیۀ عمومی به نقاط مختلف شهر بروند و مجدداً به همان محل برگردند
پیادهگَردی پیوستهthru-hiking, end-to-end hikingواژههای مصوب فرهنگستانپیادهگردی از ابتدای مسیری طولانی تا انتهای آن
پیادهگَردhikerواژههای مصوب فرهنگستانگردشگری که در مسیرهای روستایی یا مناطق کوهستانی پیادهگَردی میکند
پیادهگَردی ناپیوستهsection hikingواژههای مصوب فرهنگستانپیادهگردی در قسمتهای مختلفی از یک مسیر کامل که پشتسرهم و پیوسته نیست
پیادهگَردی پیوستهthru-hiking, end-to-end hikingواژههای مصوب فرهنگستانپیادهگردی از ابتدای مسیری طولانی تا انتهای آن
پیادهگَردی ناپیوستهsection hikingواژههای مصوب فرهنگستانپیادهگردی در قسمتهای مختلفی از یک مسیر کامل که پشتسرهم و پیوسته نیست