پیرآب گونلغتنامه دهخداپیرآب گون . (اِخ ) دهی از دهستان بویراحمد سردسیر بخش کهگیلویه شهرستان بهبهان . واقع در 76 هزارگزی شمال خاوری بهبهان و 30 هزارگزی شمال خاوری راه شوسه ٔ آرو به بهبهان . کوهستانی ، معتدل . مالاریائی ، دارای <spa
تجاوز به همسرmarital rape, spousal rape, wife rapeواژههای مصوب فرهنگستانهرگونه کنش جنسی توسط همسر فرد بدون رضایت او
حرائبلغتنامه دهخداحرائب . [ ح َ ءِ ] (ع اِ) ج ِ حَریبة. حَریبةالرجل ؛ مال مسلوبه ٔ مرد یا مال که بدان زندگانی نماید. (منتهی الارب ) : مردان از کار بازماندندو اموال و خزاین و حرائب و مراکب و رکائب و سلاحها سپری شد. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی چ 1272</
حرابلغتنامه دهخداحراب . [ ح ِ ] (ع اِ) ج ِ حربة. (منتهی الارب ) : راهی بریده ام که درختان او ز خارهمچون مبارزانی بودند باحراب . مسعودسعد.ارباب آن حراب و ضراب راه گریز و پرهیز گرفتند. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی نسخه ٔ خطی ص <span class="h