پیرادندانیperiodontal, paradental, pericemental, peridentalواژههای مصوب فرهنگستانمربوط به بافتهای پیرادندان
پیرادندانperiodontium,odontoperiosteum, paradentium, peridontiumواژههای مصوب فرهنگستانمجموعهای از بافتهای نگهدارندۀ دندانها که پیرامون آنها را احاطه کرده و شامل لثه و استخوان آرَکی و ساروجه و رُباطهای پیرادندانی است
دندان رولغتنامه دهخدادندان رو. [ دَ رَ / رُو ] (اِ مرکب ) آشی را گویند که از بلغور گندم پزند. || هر چیز نیم سوخته را هم گویند. (لغت محلی شوشتر).