پیربنولغتنامه دهخداپیربنو. [ ب َ ] (اِخ ) به ابنو در همین لغت نامه و فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7 مراجعه شود.
رابینولغتنامه دهخدارابینو. [ ن ُ ] (اِخ ) در سال 1877 م . تولد یافت . از سال 1903 تا 1905م . (از 1272 تا 1284 شمسی ) نماینده
پربانگلغتنامه دهخداپربانگ . [ پ ُ ] (ص مرکب ) پرآواز. پرغوغا. پرولوله . پرغلغله : قلب با امیر از جای برفت و جهان پربانگ و آواز شد. (تاریخ بیهقی ).