پیروزبختلغتنامه دهخداپیروزبخت . [ ب َ ] (ص مرکب ) دارای بخت فیروز. که اقبالی مظفر دارد. خداوند طالع فیروز. که طالعی منصور دارد. کامیاب از بخت . پیروزطالع : چنین گفت کای شاه پیروزبخت مبادا جزاز تو بدین تاج و تخت . فردوسی .همیشه تن آباد