خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پیرچشمی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
پیرچشمی
/pirče(a)šmi/
معنی
ضعف و ناتوانی چشم در اثر پیری که به دلیل ضعیف شدن قدرت تطابق عدسی چشم به وجود میآید و با استفاده از عینکهای مخصوص اصلاح میشود.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
presbyopia
پیرچشمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] دوربینی و اختلال دید براثر بالا رفتن سن، که در آن با از دست رفتن تدریجی خاصیت ارتجاعی عدسی چشم، قدرت تطابق کم میشود
-
پیرچشمی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) (پزشکی) pirče(a)šmi ضعف و ناتوانی چشم در اثر پیری که به دلیل ضعیف شدن قدرت تطابق عدسی چشم به وجود میآید و با استفاده از عینکهای مخصوص اصلاح میشود.
-
پیرچشمی
فرهنگ فارسی معین
(چَ) (حامص .) عارضه ای که در نتیجة کار زیاد یا پیری در چشم ظاهر می گردد.
-
جستوجو در متن
-
prsbyopia.
دامپزشکی
پیرچشمی
-
presbyopia
پزشکی
پیرچشمی
-
presbyope
پیرچشم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] شخص دچار پیرچشمی
-
presbyopia
روانشناسی
شخص پیرچشم ، شخص دوربین ، پیرچشمی ، ) (presbyope )درچشم پزشکی ) شخص پ ...