پیشانهالغتنامه دهخداپیشانها. [ ن َ ] (ص مرکب ، اِ مرکب ) مولوی گوید : آنهمه اندیشه ٔ پیشانهامی شناسد از بدایت جانها.(مثنوی چ نیکلسن دفتر اول ص 103؛ چ خاور ص 35).در شرح مثنوی چ علاءالدوله ک
گرمخانه 2saunaواژههای مصوب فرهنگستاناتاقی ویژه با حرارت زیاد که ورزشکاران و افراد عادی معمولاً برای کاهش وزن از آن استفاده میکنند
شانگهایلغتنامه دهخداشانگهای . (اِخ ) شهر و بندر معروف چین (کیانگ سو) نزدیک مصب رودخانه ٔ یانگ لشه کیانگ در ساحل اقیانوس کبیر. دارای 204000 تن سکنه . مرکز مهم صنعتی (فلزسازی ، مصنوعات شیمیایی و نساجی ) است .
علفبُر شانهایreciprocating mowerواژههای مصوب فرهنگستانعلفبُری با دو تیغۀ مثلثی و شانهای که بر روی یکدیگر حرکت رفتوبرگشتی دارند
سنهاءلغتنامه دهخداسنهاء. [ س َ ] (ع ص ) خرمابن که یک سال بعد یک سال بار آورد. (منتهی الارب ) (آنندراج ). خرمابن که سالی بار آورد و سالی نه . (مهذب الاسماء).