شویندگیلغتنامه دهخداشویندگی . [ ی َ دَ / دِ ] (حامص ) غسل و شستشوی . (ناظم الاطباء). نظافت . شستشو.- شویندگی کردن ؛ شستن و غسل دادن .(ناظم الاطباء).
شویندگیdetergencyواژههای مصوب فرهنگستانفرایندی که در آن چرک را از منسوج یا مادۀ مورد نظر جدا و وارد محلول میکنند
انتهيدیکشنری عربی به فارسیبالا ي , روي , بالا ي سر , بر فراز , ان طرف , درسرتاسر , دربالا , بسوي ديگر , متجاوز از , بالا يي , رويي , بيروني , شفا يافتن , پايان يافتن , به انتها رسيدن , پيشوندي بمعني زيادو زياده و بيش