پیشاخطارearly warning, tactical warningواژههای مصوب فرهنگستاناعلام خطر رادار زمینی یا رادار پرنده و ایستگاههای شنود مبنی بر احتمال حملۀ هوایی یا موشکی دشمن از فاصلۀ دور
ساختاردیکشنری فارسی به انگلیسیanatomy, architecture, build, conformation, constitution, construction, fabric, formation, frame, machinery, makeup or make-up, organization, structure, system, texture
پیشاخطار و نظارت هواییairborne early warning and controlواژههای مصوب فرهنگستانکشف واحدهای هوایی و زمینی و دریایی دشمن با رادار یا تجهیزاتی که در هواگَرد مستقر است و هشدار دادن به واحدهای خودی