ژارویللغتنامه دهخداژارویل . [ ژارْ ] (اِخ ) نام دهستان مورت و موزل از ایالت نانسی دارای راه آهن و 5270 تن سکنه . بدانجا کوره های مرتفعی برای ذوب فلزات هست .
هروللغتنامه دهخداهرول . [ هَِ وُ ] (اِ) دانه ای است مانند ماش و او را ملک خوانند. (برهان ). در فرهنگ های دیگر و از جمله فرهنگ رشیدی «هروی » با یاء به این معنی آمده است . (از حاشیه ٔ برهان چ معین ). رجوع به هروی شود.
اریوللغتنامه دهخدااریول . [ اَ ] (اِخ ) شهری است بمشرق اندلس از ناحیه ٔ تدمیر و بدانجا منسوبست ابوبکر عتیق بن احمدبن الرحمن الازدی الاندلسی الاریولی . (معجم البلدان ).
ارؤللغتنامه دهخداارؤل . [ اَ ءُ ] (ع اِ) ج ِ رَأل ، به معنی بچه ٔ شترمرغ یا بچه ٔ یک ساله ٔ آن . (منتهی الارب ).