چارچوب مرجعframe of referenceواژههای مصوب فرهنگستاندستگاه مختصات برای نسبت دادن زمان و مکان به یک رویداد
حروبلغتنامه دهخداحروب . [ ح ُ ] (ع اِ) ج ِ حَرْب . رزمها. جنگها. کارزارها : با لشکری خبیر به تجارب خطوب و بصیر به عواقب حروب ... بدان حدود رفتند.(ترجمه ٔ تاریخ یمینی چ 1272 هَ . ق . طهران ص 342).-
چارچوبلغتنامه دهخداچارچوب . (اِ مرکب ) هر چهارچوب دروازه یعنی هر دو چوب بالائین و فرودین و هر دو چوب بازوی در. (آنندراج ). چارچوب در. چارچوبه . حاشیه ٔ چوبین در که دو مصراع یا لت [ ت ِ ] در یک لته در آن جای گیرد. دریواس . (برهان ). || چهار قطعه چوبی که در حاشیه ٔ چیزی قرار دهند. (ناظم الاطباء).
پاروبلغتنامه دهخداپاروب . (اِ) بمعنی پاروست که زن پیر و بیل چوبین باشد. (برهان ). و رجوع به پارو شود.
اروبلغتنامه دهخدااروب . [ اَ وَ ] (ع ص ) رجل اروب ؛ شوریده عقل . (مهذب الاسماء). مرد سرگشته و شوریده رای .
حرکت نسبیrelative motion, apparent motionواژههای مصوب فرهنگستانحرکت هر ذره یا سامانه نسبت به یک چارچوب مرجع معین
بیوزنیweightlessness, zero gravityواژههای مصوب فرهنگستانحالتی که در آن جسم در چارچوب مرجع خود، براثر گرانی یا نیروهای دیگر، هیچگونه شتاب قابلاندازهگیری نداشته باشد
فضا ـ زمان مطلقabsolute space-timeواژههای مصوب فرهنگستانمفهومی در مکانیک نیوتونی که براساس آن چارچوب مرجع ثابتی وجود دارد که در آن میتوان تمام اندازهگیریهای فضا و زمان را انجام داد
انرژی سکونrest energyواژههای مصوب فرهنگستانانرژی همارز با جِرم هر ذرۀ ساکن در چارچوب مرجع لَخت که برابر است با حاصلضرب جِرم در مربع سرعت نور
چارچوبلغتنامه دهخداچارچوب . (اِ مرکب ) هر چهارچوب دروازه یعنی هر دو چوب بالائین و فرودین و هر دو چوب بازوی در. (آنندراج ). چارچوب در. چارچوبه . حاشیه ٔ چوبین در که دو مصراع یا لت [ ت ِ ] در یک لته در آن جای گیرد. دریواس . (برهان ). || چهار قطعه چوبی که در حاشیه ٔ چیزی قرار دهند. (ناظم الاطباء).
چارچوبframeworkواژههای مصوب فرهنگستانساختاری از روابط توصیفی یا علّی میان عناصر یک مفهوم برای درک بهتر آن
چارچوبلغتنامه دهخداچارچوب . (اِ مرکب ) هر چهارچوب دروازه یعنی هر دو چوب بالائین و فرودین و هر دو چوب بازوی در. (آنندراج ). چارچوب در. چارچوبه . حاشیه ٔ چوبین در که دو مصراع یا لت [ ت ِ ] در یک لته در آن جای گیرد. دریواس . (برهان ). || چهار قطعه چوبی که در حاشیه ٔ چیزی قرار دهند. (ناظم الاطباء).
چارچوبframeworkواژههای مصوب فرهنگستانساختاری از روابط توصیفی یا علّی میان عناصر یک مفهوم برای درک بهتر آن