پرتو تصویرimage ray, perspective rayواژههای مصوب فرهنگستانخط مستقیمی که نقطهای در فضای شیء یا فضای تصویر را به مرکز تصویر وصل میکند
پرتوِ دیداری اصلیprincipal visual ray, principal ray 2واژههای مصوب فرهنگستانامتداد عمود بر صفحۀ منظر (perspective plane) از نقطۀ دید
پرتو ایکس مشخصهcharacteristic X-ray, characteristic rays, characteristic radiationواژههای مصوب فرهنگستانتابشی الکترومغناطیسی که براثر نوآرایی الکترونها در پوستههای داخلی اتمها گسیل میشود
تلسکوپ پرتوایکسX-ray telescope, X-ray multi-mirror telescopeواژههای مصوب فرهنگستانابزاری برای آشکارسازی پرتوهای ایکس
چراغ روغن چراغیلغتنامه دهخداچراغ روغن چراغی . [ چ َ / چ ِ غ ِ رَ / رُو غ َ چ َ / چ ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) چراغی که سوخت آن از روغنی معروف به «روغن چراغ » باشد. چراغی که روغن سوخت آن روغن کنجد یا رو
چراغبانهلغتنامه دهخداچراغبانه . [ چ َ / چ ِ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) چراغپایه . پایه ٔ چراغ شمعدان . (ناظم الاطباء).