لغتنامه دهخدا
تعین . [ ت َ ع َی ْ ی ُ ] (ع مص ) ناشناسا نمودن خود را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || درنگ کردن جهت رسیدن بچیزی . || بیقین دیدن کسی را. || نزدیک آمدن جهت اعانت . || چشم دار گردیدن چرم . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || مخصوص شدن چیزی . (منتهی الارب ) (ن