لغتنامه دهخدا
چنگه . [ چ َ گ َ ] (اِخ ) نام پادشاهی بوده است که گویند دختران مردم را بزور میگرفت ، میبرد و از آنها ازاله ٔ بکارت میکرد و پس از آن اجازه میداد که بشوهر دهند. چند برادر بودند و خواهری داشتند. روزی شاه خواهر ایشان را خواست ، یکی از برادران خود را به لباس زنان بیاراست و بخلوتگا