چهاربتی چهلغتنامه دهخداچهاربتی چه . [ چ َ ب َ چ َ ] (اِخ ) تیره ای از طایفه ٔ اورک هفت لنگ بختیاری . (جغرافیای سیاسی کیهان ص 74). رجوع به طایفه ٔ اورک شود.
چهاربتلغتنامه دهخداچهاربت . [ چ َ ب ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش اشنویه ٔ شهرستان ارومیه . از چشمه آبیاری میشود. محصولش غلات و توتون است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
چهاربیدلغتنامه دهخداچهاربید. [ چ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی بخش فریمان شهرستان مشهد، 150 تن سکنه دارد. از قنات آبیاری میشود. محصولش غلات و بن شن است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
چهاربیدلغتنامه دهخداچهاربید. [ چ َ ] (اِخ ) دهی است در بجنورد، زراعتش آبی و هوایش ییلاقی است . از چشمه آبیاری میشود، پانزده خانوار سکنه دارد. (مرآت البلدان ج 4 ص 298). دهی است از دهستان شقان بخش اسفراین شهرستان بجنورد، <span cla
چهاربادلغتنامه دهخداچهارباد. [ چ َ / چ ِ] (اِ مرکب ) صبا و دبور و شمال و جنوب . صبا باد مشرق است و دبور بادی که از طرف مغرب وزد. (آنندراج ).