خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چهارپهلو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
چهارپهلو
/ča(ā)hārpahlu/
معنی
=چارپهلو
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
چهارپهلو
لغتنامه دهخدا
چهارپهلو. [ چ َ / چ ِ پ َ ] (ص مرکب ) آنچه دارای چهارسو و چهاربر باشد: مربع شَرجَع؛ چوب دراز چهارپهلو.- حرفهای چهارپهلو ؛ سخنان با کنایه . حرفهای زننده . (یادداشت مؤلف ). سخنان آبدار.
-
چهارپهلو
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) ča(ā)hārpahlu =چارپهلو
-
واژههای مشابه
-
خواب چهارپهلو
لغتنامه دهخدا
خواب چهارپهلو. [ خوا / خا ب ِ چ َ / چ ِ پ َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) خواب چارپهلو. رجوع به خواب چارپهلو شود.
-
چهارپهلو شدن
لغتنامه دهخدا
چهارپهلو شدن . [ چ َ / چ ِپ َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) بسیار خوردن و انباشتن شکم . || فربه و تنومند شدن : گربه را شکم از نعمت او چهارپهلو شد. (مرزبان نامه ). || به پشت خوابیدن . || کنایه از فربه و تنومند است . (یادداشت مؤلف ). رجوع به چارپهلو شود.
-
چهارپهلو کردن
لغتنامه دهخدا
چهارپهلو کردن . [ چ َ / چ ِ پ َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) چیزی را به صورت چهارپهلو درآوردن . || چاق و فربه کردن . رجوع به چارپهلو کردن شود.
-
چهارپهلو گفتن
لغتنامه دهخدا
چهارپهلو گفتن . [ چ َ / چ ِ پ َ گ ُ ت َ ] (مص مرکب ) سخنی را به کنایه گفتن . سخنان معنی دار و نیش دارگفتن . سخن که به چند گونه از آن بتوان تعبیر کرد.
-
واژههای همآوا
-
چهار پهلو
دیکشنری فارسی به انگلیسی
quadrilateral
-
جستوجو در متن
-
چهارپخ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) čāhārpax چهارپهلو.
-
quadrilateral
ریاضی و آمار
چهارضلعی ، چهاربر ؛ منحرف ، چهارپهلو
-
چارسو
واژگان مترادف و متضاد
۱. چهارسو، چهارسوق، چهارراه(بازار) ۲. چهارجهت، جهاتاربعه ۳. چهارپر، چهارپهلو(آچار)
-
شمشه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) šemše وسیلهای چوبی یا فلزی چهارپهلو شبیه خطکش به درازای یک یا دو متر که در بنایی برای تراز کردن آجرها به کار میرود.
-
مسه
لغتنامه دهخدا
مسه . [ م ُس ْ س َ / س ِ ] (اِ) به اصطلاح زرگران قسمی از چکش است . (فرهنگ نظام ).- مسه آغو ؛ چکشی است که کف آن محدب است . (فرهنگ نظام ).- مسه چهارسو ؛ چکش چهارپهلو است . (فرهنگ نظام ).- مسه هوله ؛ قسمی از چکش چهارپهلو است . (فرهنگ نظام ).