وعورلغتنامه دهخداوعور. [ وُ ] (ع ص ، اِ) ج ِ وعر، به معنی دشوار. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ). رجوع به وعر شود. || ج ِ واعر (منتهی الارب )، به معنی دشوار. (منتهی الارب ) (آنندراج ). رجوع به واعر شود.
وعورلغتنامه دهخداوعور. [ وُ ] (ع مص ) وعر. وعارة. وعورة. دشوار گردیدن جای . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ).
وور وورلغتنامه دهخداوور وور. (ص ) بیشمار و کثیر و انبوه و غلبه .- ایل وور وور ؛ گروه بیشمار: مثل ایل وور وور ریختند و غارت و چپاول کردند.