چیگردلغتنامه دهخداچیگرد. [ گ ِ ] (اِخ ) دهی است از بخش جالق شهرستان سراوان . در 6هزارگزی جنوب خاوری جالق و 3هزارگزی خاور راه فرعی جالق به سراوان واقع و جلگه است . و 506 تن سکنه دارد. از قنات آ
چیگردلغتنامه دهخداچیگرد. [ گ ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی بخش حومه ٔ شهرستان سراوان . در 6 هزارگزی باختر راه فرعی سراوان به جالق واقع و جلگه است . و 150 تن سکنه دارد. از قنات آبیاری میشود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج <sp
چرت چرتلغتنامه دهخداچرت چرت . [ چ ِ چ ِ ] (اِ صوت مرکب ) حکایت آوازِ شکستن تخمه ٔ هندوانه و خربوزه و غیره . صدائی که چون تخمه ٔ هندوانه و خربوزه با دندان شکنند، به گوش رسد.
چرت و پرتلغتنامه دهخداچرت و پرت . [ چ ِ ت ُ پ ِ / چ َ ت ُ پ َ ] (اِ مرکب ، از اتباع )پرت و پلا. سخنان یاوه و بیهوده . حرف مفت . دری وری .
چرت و پرتلغتنامه دهخداچرت وپرت . [ چ ِ ت ُ پ ِ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) خرت وپرت . چیزی کوچک و بی مصرف . رجوع به خرت و پرت شود.