ژرفاکاویdepth probe, depth profileواژههای مصوب فرهنگستانروش اکتشاف پیوستة ژرفای زمین با افزایش فاصلة میان الکترودهای آرایه نیز: گمانهزنی الکتریکی قائم vertical electric sounding
رفاقةلغتنامه دهخدارفاقة. [ رَ ق َ ] (ع مص ) همراهی کردن . (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (منتهی الارب ). رفیق گشتن مرد. (از اقرب الموارد). رجوع به رِفاقَت شود.
رفاقةلغتنامه دهخدارفاقة. [ رُ ق َ ] (ع اِ) گروه همسفر. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رجوع به رِفقَة و رِفاق شود.
رفقةلغتنامه دهخدارفقة. [ رَ ق َ ] (ع اِ) کاروان . (دهار). رجوع به رَفقَة یا رِفقَة یا رُفقَة شود. || کاروان . (دهار).
روش تَگTagg's methodواژههای مصوب فرهنگستانروش تفسیر دادههای ژرفاکاوی مقاومتویژة بهدستآمده با آرایة وِنِر بر روی زمین لایهای