ژنپروریgene farmingواژههای مصوب فرهنگستانهمسانهسازی و تراریختی و تکثیر ژنهای یک گونه در گونۀ دیگر
روگیریلغتنامه دهخداروگیری . (حامص مرکب ) شرم . احتجاب زنان . حجاب زنان . حجاب کردن زن . روگرفتن . رو گرفتن زنان مسلمه . روبند، نقاب ، یا چادر بر روی داشتن زن تا غیر شوی و پدر و برادران او را نبیند. (یادداشت بخط مؤلف ). و رجوع به روگرفتن شود.
پروریلغتنامه دهخداپروری . [ پ َرْ وَ ] (اِ) پرواری . غذا : گر نباشد جاه فرعون و سری از کجا یابد جهنم پروری . مولوی . || (ص نسبی ) پرواری : هفت گاو فربه بس پروری خوردشان آن هفت گاو لاغری . <p class