کارللغتنامه دهخداکارل . [ کارْرِ ] (اِخ ) الکسی . رجوع به «کاررل الکسی » شود. در اعلام المنجد این اسم بصورت «کاریل الکسی » آمده است .
کارپللغتنامه دهخداکارپل . [ پ ِ ] (فرانسوی ، اِ) بَرچه . (فرهنگستان ). قسمتهای کوچک مادگی گل که میوه را میسازند.
کارگل بندلغتنامه دهخداکارگل بند. [ رِ گ ِ ب َ ] (نف مرکب ) بنا : عمارت بکردند بسیار کاراز آن کارگل بند، مردی هزار.شمسی (یوسف و زلیخا).
کارلنژیانلغتنامه دهخداکارلنژیان . [ رُ ل َ ] (اِخ ) کارلُووَنژیان دومین سلسله ٔ پادشاهان فرانسه که نام خود را از شارلمانی اخذ کرده اند. این سلسله از «پپن لوبرف » (پپن قصیر) تا لوئی پنجم حکومت کرده اند (751 - 987 م .). آلبرماله راج
کارلوولغتنامه دهخداکارلوو. (اِخ ) شهری از ایرلاند آزاد مرکز کنت نشینی بهمین نام (ایالت لینستر) در ساحل «باروو» .
کارلنژیانلغتنامه دهخداکارلنژیان . [ رُ ل َ ] (اِخ ) کارلُووَنژیان دومین سلسله ٔ پادشاهان فرانسه که نام خود را از شارلمانی اخذ کرده اند. این سلسله از «پپن لوبرف » (پپن قصیر) تا لوئی پنجم حکومت کرده اند (751 - 987 م .). آلبرماله راج
کارلوولغتنامه دهخداکارلوو. (اِخ ) شهری از ایرلاند آزاد مرکز کنت نشینی بهمین نام (ایالت لینستر) در ساحل «باروو» .