پَرک شکلاتcaraqueواژههای مصوب فرهنگستانشکلاتی پرکمانند که با ریختن لایۀ نازکی از شکلات بر سطح سینی یا مرمر و تراشیدن آن با کاردک پس از سرد شدن تهیه میشود
کاراقلغتنامه دهخداکاراق . در بعضی نسخ لغت فرس اسدی آمده : کاراق میان تهی بود و ظاهراً مصحف «کاواق » همریشه و معنی کاواک باشد. (اسدی ، لغت فرس چ اقبال ص 249).
کارچاق کنفرهنگ فارسی عمید١. واسطۀ معامله؛ دلال.٢. کسی که معمولاً با گرفتن رشوه کاری را روبهراه میکند.