کاستانیولغتنامه دهخداکاستانیو. [ ی ُ ] (اِخ ) اندرآ دل . نقاش ایتالیائی ، متولد در «کاستانیو»، واقع در «موجللو» شاگرد «اوچللو» . وی در نقاشی یک رئالیست تواناست و علاوه بر آن در دورنما نیز مهارت دارد. (1390 - 1457 م .).
کاستنیلغتنامه دهخداکاستنی .[ ت َ ] (ص لیاقت ) نقصان پذیرفتنی . کم شدنی . || کژی پذیر. || قابل تفریق . تفریق پذیر.
کاشتنیلغتنامه دهخداکاشتنی .[ ت َ ] (ص لیاقت ) آنچه لایق کاشتن باشد : گفتم که مگر تخم هوس کاشتنی است معلومم شد که جمله بگذاشتنی است بگذاشتنی است هر چه در عالم هست الا فرصت که آن نگهداشتنی است .اوحدی .