کافتآماییlysogenyواژههای مصوب فرهنگستانادغام (integration) مادۀ ژنتیکی یک باکتریخوار در ژنگان باکتری میزبان که میتواند به تولید ویریونها و نهایتاً کافت باکتری میزبان بینجامد متـ . چرخۀ کافتآمایی lysogenic cycle
پرتوِ گاماgamma rayواژههای مصوب فرهنگستاننوعی تابش الکترومغناطیسی پرانرژی و پرنفوذ که معمولاً در واپاشی پرتوزا گسیل میشود
کافتآماییlysogenyواژههای مصوب فرهنگستانادغام (integration) مادۀ ژنتیکی یک باکتریخوار در ژنگان باکتری میزبان که میتواند به تولید ویریونها و نهایتاً کافت باکتری میزبان بینجامد متـ . چرخۀ کافتآمایی lysogenic cycle
کافتلغتنامه دهخداکافت . (مص مرخم ) کافتن . شکافتن : سپاهی که دارد سر از شه دریغبباید همی کافت آن سر به تیغ.رودکی (ص 1168).
کافتآماییlysogenyواژههای مصوب فرهنگستانادغام (integration) مادۀ ژنتیکی یک باکتریخوار در ژنگان باکتری میزبان که میتواند به تولید ویریونها و نهایتاً کافت باکتری میزبان بینجامد متـ . چرخۀ کافتآمایی lysogenic cycle