خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
کال
/kāl/
معنی
نارس؛ نرسیده.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. خام، نارسیده، نارس، نرسیده
۲. خم، خمیده
۳. درهم، ژولیده
۴. آبکند، سیلگاه، مسیل
۵. جا، مقام، مکان
دیکشنری
green, gully, immature, unripe
-
جستوجوی دقیق
-
کال
واژگان مترادف و متضاد
۱. خام، نارسیده، نارس، نرسیده ۲. خم، خمیده ۳. درهم، ژولیده ۴. آبکند، سیلگاه، مسیل ۵. جا، مقام، مکان
-
کال
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) ‹کالک› kāl نارس؛ نرسیده.
-
کال
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] kāl ۱. گودال بزرگ؛ زمین شکافته.۲. زمینی که آب آن را کنده و گود کرده باشد.
-
کال
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] kāl کج؛ خمیده.
-
کال
لغتنامه دهخدا
کال . (اِخ ) دهی است از دهستان اشکنان بخش گاوبندی شهرستان لار واقع در 18 هزارگزی خاور گاوبندی و 6هزارگزی راه فرعی لار به اشکنان دامنه ای ، گرمسیر مالاریایی است و 615 تن سکنه دارد. آب آن از چاه و باران تأمین میشود محصولات آن غلات و خرما و شغل اهالی ز...
-
کال
لغتنامه دهخدا
کال . (اِخ ) دهی است از دهستان ویسه بخش مریوان شهرستان سنندج در 11 هزارگزی دژشاهپور کنار راه اتومبیل رو مریوان به رزآب واقع است . دامنه ای ، دشت ، سردسیر و مالاریائی است . 200 تن سکنه دارد و آب آن از چشمه و قنات تأمین میشود. محصول آن عبارت است از غل...
-
کال
لغتنامه دهخدا
کال . (ص ) خام . نارسیده . (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). مقابل پخته ورسیده . || برنج ناپخته . (آنندراج ). || ژولیده و درهم . (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). آن را کالیده نیز گویند. (آنندراج ). || خم ، خمیده و کج . (برهان ) (آنندراج ) : بین ...
-
کال
لغتنامه دهخدا
کال . [کال ل ] (ع ص ) آنکه به رنج و زحمت افتد. (المنجد).
-
dry wash
کال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جغرافیا، زمینشناسی] بستر پُرشیب رودهای فصلی در مناطق خشک
-
کال
فرهنگ فارسی معین
1 - (ص .) میوة نارسیده ، خام . 2 - (اِ.) گودال بزرگ ، زمین شکافته . 3 - (ص .) کج ، خمیده . 4 - (اِ.) جا، مقام ، جایگاه . 5 - (ص .) ژولیده ، درهم .
-
کال
لهجه و گویش مازنی
kaal ۱میوه ی نارس ۲برنجی که خوب دم نکشیده باشد ۳خشکی – خشکی میان ...
-
کال
لهجه و گویش مازنی
kaal ۱کند – ضد تیز ۲یک دانه گردو ۳لنگ افلییج از دست و پا ۴بلندی ...
-
کال
لهجه و گویش مازنی
kaal ۱کوهان گاو و شتر ۲نخ درهم – کلاف سر درگم ۳کوتاه
-
کال
لهجه و گویش گنابادی
kal در گویش گنابادی یعنی رودخانه ، آبراه ، دَرّه
-
کال
لهجه و گویش بختیاری
kâl 1. کبود، سبز (رنگ چشم)؛ 2. نارس.