کالریسنجی مستقیمdirect calorimetryواژههای مصوب فرهنگستاناندازهگیری میزان گرمای ردوبدلشده در بین بدن و محیط بهصورت مستقیم
کالریسنجی غیرمستقیمindirect calorimetryواژههای مصوب فرهنگستانروشی که میزان گرمای ردوبدلشده در بین بدن و محیط را بهصورت غیرمستقیم و ازطریق اندازهگیری مصرف اکسیژن و تولید کربندیاکسید تخمین میزند
کولیگریلغتنامه دهخداکولیگری . [ ک َ / کُو گ َ ] (حامص مرکب ) غرشمالی . ارقگی . (فرهنگ فارسی معین ). سروصدا کردن . داد و بیداد راه انداختن . پررویی کردن و فحش دادن و فضاحت کردن زنان در موقع نزاع . (فرهنگ لغات عامیانه ٔ جمالزاده ).- کولیگری را
کالریلغتنامه دهخداکالری . [ ل ُ ] (فرانسوی ، اِ) یا میلی ترمی . واحد مقدار حرارت . و آن عبارت است از حرارت لازم برای رسانیدن درجه ٔ حرارت یک کیلوگرم آب از 14/5 درجه سانتیگراد به 15/5 درجه سانتیگراد.
کالریفرهنگ فارسی عمید۱. (فیزیک) واحد اندازهگیری گرما، برابر با گرمایی که یک سانتیمتر مکعب آب مقطر را یک درجۀ سانتیگراد گرمتر میکند.۲. (زیستشناسی) میزان گرما یا انرژی حاصل از سوختوساز مواد غذایی در داخل سلولهای بدن.