کامیان پائینلغتنامه دهخداکامیان پائین . (اِخ ) دهی است از دهستان جاپلق بخش الیگودرز شهرستان بروجرد واقع در 42هزارگزی شمال باختری الیگودرز و 18هزارگزی باختر راه شاه زند به ازنا. ناحیه ای است واقع در جلگه و گرمسیر که دارای <span class=
چقاامانلغتنامه دهخداچقاامان . [ چ َاَ ] (اِخ ) دهی است از بخش سومار شهرستان قصرشیرین که در 6 هزارگزی جنوب سومار و 4 هزارگزی مرز ایران وعراق واقع است . دامنه و گرمسیر است و 70 تن سکنه دارد. آبش ا
کائیمانلغتنامه دهخداکائیمان . (فرانسوی ، اِ) نوعی تمساح در شطهای آمریکا و چین که پوزه ای دراز دارد. درازی خود جانور تا 6 گزهم میرسد. پوستش در صنعت ساغری بسیار مستعمل است .
کائیمانلغتنامه دهخداکائیمان . (اِخ ) مجمعالجزایر انگلیس تابع ژامائیک (یکی از جزایر آنتیل در جنوب کوبا متعلق بدولت انگلیس ). جمعیت 5900تن . حاکم نشین جرج تاون .
کامپانلغتنامه دهخداکامپان . (اِخ ) مادام ژان لوئیز ژنت . در پاریس متولد شد (1822-1752 م .). منشی ماری آنتوانت و بعد مدیر مؤسسه ٔ لژیون دنور دکوئن گردید.
کامانلغتنامه دهخداکامان . (اِخ ) دهی است از دهستان رودبار بخش معلم کلایه شهرستان قزوین . واقع در 36هزارگزی راه عمومی . ناحیه ای است کوهستانی سردسیر. دارای 250 تن سکنه میباشد. از چشمه سار مشروب میشود محصولاتش : غلات ، لوبیا، نخ