خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کان شناسی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
کان شناسی
/kānšenāsi/
معنی
معدنشناسی؛ علم به اکتشافات و استخراج معادن.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
کان شناسی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، حاصل اسم مصدر) (زمینشناسی) kānšenāsi معدنشناسی؛ علم به اکتشافات و استخراج معادن.
-
کان شناسی
لغتنامه دهخدا
کان شناسی . [ ش ِ ] (حامص مرکب ) آشنایی به معادن . دانشی که از راه آن به وجود و چگونگی بهره برداری کانها پی توان برد.
-
کان شناسی
فرهنگ فارسی معین
(ش ) (حامص .)علم به شناسایی معادن مختلف ؛ معدن شناسی .
-
واژههای مشابه
-
کَانَ
فرهنگ واژگان قرآن
بود (اگر در ترکيب با فعل ماضي ديگري به کار رود زمان فعل دوم را ماضي بعيد مي کندمانند"جَزَاءً لِّمَن کَانَ کُفِرَ "و اگر در ترکيب با فعل مضارع ديگري به کار رود زمان فعل دوم را ماضي استمراري مي کندمانند"أَوَلَوْ کَانَ ﭐلشَّيْطَانُ يَدْعُوهُمْ ")
-
کَأَنَّ
فرهنگ واژگان قرآن
مثل اينکه
-
کَأَن
فرهنگ واژگان قرآن
مثل اينکه
-
کآن
لغتنامه دهخدا
کآن . (موصول + ضمیر اشاره ) گاه در رسم خط فارسی «که ٔ»موصول با اسم اشاره ٔ آن یا این یا برخی از حروف اضافه یا ضمایر به صورت کاف تنها درمی آید و با کلمه ٔ پس از خود ترکیب می شود بدینسان : کان ، کاین ، کز، کش ، کت (که آن ، که این ، که از، که اش ، که ات...
-
کان بزوئن
لهجه و گویش مازنی
kemaan bazooen
-
دریجه کان
لغتنامه دهخدا
دریجه کان . [ دَ ج َ ] (اِخ ) دریجق که قریه ای است . (از الانساب سمعانی ). رجوع به دریجق شود.
-
پیله کان
لغتنامه دهخدا
پیله کان . [ ل َ / ل ِ] (اِخ ) دهی از دهستان درجزین بخش رزن [ رَ زَ ] شهرستان همدان واقع در 18 هزارگزی جنوب خاوری قصبه ٔ رزن و 2 هزارگزی جنوب راه اتومبیل رو رزن به همدان . کوهستان ، سردسیر، دارای 60 تن سکنه . آب آنجا از رودخانه ، محصول آنجا غلات و حب...
-
گچ کان
لغتنامه دهخدا
گچ کان . [ گ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سوسن بخش ایذه ٔ شهرستان اهواز، 48هزارگزی شمال خاوری ایذه . کوهستانی ، معتدل و سکنه ٔ آن 395 تن . آب آن از چشمه . محصول آن غلات . شغل اهالی زراعت است . راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
-
مَا کَانَ
فرهنگ واژگان قرآن
نبود - بر آن نیست (در عباراتی نظیر "مَا کَانَ ﭐللَّهُ لِيُضِيعَ إِيمَانَکُمْ " یعنی : خدا بر آن نيست كه ايمان شما را تباه كند)
-
زره کان
لغتنامه دهخدا
زره کان . [ ] (اِخ ) دهی از دهستان سیاهوست که در بخش مرکزی شهرستان بندرعباس واقع است و 200 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
-
دینه کان
لغتنامه دهخدا
دینه کان . [ ن َ ] (اِخ ) قریه ای است در حومه ٔ شیراز یک فرسخ و نیم شمال و مغرب شیراز. (از فارسنامه ٔ ناصری ).