کاپولهلغتنامه دهخداکاپوله . [ ل ِ ] (اِخ ) خانواده ای معروف ژیبلین از «وِرُن » در ایتالیا که از دسته ٔ مخالفان پاپ و طرفدار امپراطور آلمان و دشمن «مونتگوس » بودند. «رومئو و ژولیت » به همین خانواده بستگی داشته اند.
کوچولهلغتنامه دهخداکوچوله . [ ل َ / ل ِ ] (اِ) کچوله . (فرهنگ فارسی معین ). کچله . اداراقی . اذراقی . خانق الکلب . قاتل الکلب .(یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به کچوله شود.
کاولیلغتنامه دهخداکاولی . [ وُ] (ص نسبی ) از اهل کابل . (ولف ). کابلی : ز بستی و از لشکر کاولی ز گردان شمشیرزن زابلی . فردوسی .|| بمعنی لولی . (غیاث ) (از مصطلحات ). کولی . رجوع به کولی شود.