کتکهلغتنامه دهخداکتکه . [ ک ُ ک َ ] (ترکی ، اِ) عصای کوچک و ستبر. این لفظ ترکی است . (غیاث اللغات ).
کتیکهلغتنامه دهخداکتیکه . [ ک َ ک َ / ک ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ایل تیمور بخش حومه ٔ شهرستان مهاباد. کوهستانی و معتدل . سکنه ٔ 232 تن . آب از رودخانه ٔ مهاباد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4</spa
کتکالغتنامه دهخداکتکا. [ ک َ ] (اِ)در گیلان نوعی از شیرینی است که آن را با روغن گردو و آرد گندم سازند و کتکا خوانند. (یادداشت مؤلف ).