قزبسواژهنامه آزاددختر بسه قزبس نامی زنانه در زبان ترکی است. قز در زبان ترکی به معنی دختر است. در مجموع قزبس به معنی دختربس است و در زبان فارسی هم دختربس نام دختر است. اگر تعداد تولد فرزند دختر در خانواده ای زیاد بود و باز دختری متولد می شد، او را دختربس می نامیدند، یعنی فرزند دختر کافی است.
قیزبسواژهنامه آزاددر معنی مستقیم یعنی دختر بس است، و وقتی که تمام نوزادهای متولد شده توسط یک زن دختر باشد، اسم آخرین دختر متولد شده را قیز بس می گذارند به امید اینکه بچه بعدی دیگر دختر نباشد و آن زن یک پسر به دنیا اورد.
طبیبلغتنامه دهخداطبیب . [ طَ ] (اِخ ) غلام مصطفی یکی از متأخران شعرای فارس و از اهالی هندوستان است ، وی در جوانی درگذشته است . از اوست :گر به اغیار وفا خواهی کردبا که ای یار جفا خواهی کردبسمل از تیر نگه ، ای کجبازراست فرما که کرا خواهی کرد؟(قاموس الاعلام
کجواجلغتنامه دهخداکجواج . [ ک َج ْ ] (ص مرکب ) بمعنی کج و نگون ، مرکب است از کلمه ٔ کج و لفظ واج که مبدل باز است بمعنی نگون . (غیاث اللغات ). ظاهراً مرکّب است از کج و واج مبدل باز و برین تقدیربمعنی کج و معکوس باشد. (آنندراج ). کج و معوج . (ناظم الاطباء). کج و کوله . (یادداشت مؤلف ) <span clas