کجکیلغتنامه دهخداکجکی . [ ک َ ج َ ] (ص نسبی ، ق ) بطور. کج . بصورت کج . (یادداشت مؤلف ). کج گونه . یک بری . حالتی غیر از حالت استقامت و راستی .
قزاقیلغتنامه دهخداقزاقی . [ ق َزْ زا ] (اِخ ) دهی از دهستان میلانلو از بخش شیروان شهرستان قوچان در 60 هزارگزی جنوب باختری شیروان و 9 هزارگزی باختر مالروعمومی امیران به زین آباد. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و معتدل است . سکنه ٔ
کجکیلغتنامه دهخداکجکی . [ ک َ ج َ ] (ص نسبی ، ق ) بطور. کج . بصورت کج . (یادداشت مؤلف ). کج گونه . یک بری . حالتی غیر از حالت استقامت و راستی .
کجکیلغتنامه دهخداکجکی . [ ک َ ج َ ] (ص نسبی ، ق ) بطور. کج . بصورت کج . (یادداشت مؤلف ). کج گونه . یک بری . حالتی غیر از حالت استقامت و راستی .